عشق من و سعیدعشق من و سعید، تا این لحظه: 11 سال و 23 روز سن داره
باباسعیدباباسعید، تا این لحظه: 37 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره
مامان عاطیمامان عاطی، تا این لحظه: 33 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره
فرشته آسمونی مافرشته آسمونی ما، تا این لحظه: 7 سال و 22 روز سن داره
هم خونه شدن ماهم خونه شدن ما، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

زندگی من وسعید و ...

روز پدر مبارک...

سلام عشقم،خوبی نفسم؟ فدای عزیزم برم دلم خیلی برات تنگ شده.زودی بیا پیشمون دیگه عزیزم امروز 13 رجب روز پدره.این روز رو از طرف خودم و شما به بهترین همسر و ان شاالله بابای دنیا تبریک میگم ان شاالله صد سال کنار هم با خوشی زندگی کنیم امروز جات خالی با مامان فاطمه و بابای بابایی رفتیم کاشمربرا زیارت.خوش گذشت مریم دوستمم اومد دیدمش واقعا خوشحال شدم دوسال ندیده بودمش روز دوشنبه هفته قبلم با آقاجون و مامانی و باباجون رفتیم مشهد هم زیارت هم خرید لباس مجلسی ،شکر خدا خوب بود جات خالی تو حرم برا همه مامانای منتظر دعا کردم و از امام رضا(ع) عیدی خواستم ان شاالله به حق این روزای عزیز همه منتظرا دامنشون سبز بشه...الهی آمین مواظب خو...
12 ارديبهشت 1394

حلول ماه رجب و میلاد امام محمد باقر(ع) مبارک

سلام عشقم.خوبی مامانی؟ امروز روز اول ماه رجب و میلاد آقا امام محمد باقر(ع) هس.ان شاالله به حق این روزای  عزیز تو این ماه مبارک مهمون دل من بشی و همچنین همه مادرای منتظر نی نی دار بشن   عزیزم ماههایی که با دوشنبه شروع میشه ختم سوره واقعه وارد شده به این صورت که روز اول ماه یک بار سوره واقعه و رورز دوم ماه دوبار سوره واقعه ...تا روز چهاردهم ماه که چهارده بار سوره واقعه خونده میشه   ان شاالله توفیق داشته باشیم و اعمال این ماه رو انجام بدیم مواظب خودت و خوبیات باش نفسم   مامانای محترم لطفا هرکس توفیق پیداکرد برا ماهم دعا کنه.التماس دعا     اللهم عجل لولیک الفرج ...
31 فروردين 1394

خدایا مرا ببخش بخاطر تمام درهایی که کوبیدم و خانه تو نبود...

همه چیز گاه اگر کمی تیره می نماید ...   باز روشن می شود زود،   تنها فراموش مکن این حقیقتی است:   بارانی باید٬ تا که رنگین کمانی برآید   و لیموهایی ترش ، تا که شربتی گوارا فراهم شود   و گاه روزهایی در زحمت،   تا که از ما، انسان هایی تواناتر بسازد؛   خورشید دوباره خواهد درخشید، خیلی زود    و تو خواهی دید ... عزیزم درسته این ماه نیومدی اما من آرومم چون به حکمت خدا ایمان دارم.مطمئنم شما رو در بهترین زمان به ما میده حتما مصلحت نبوده الان بیای پیشمون ان شاالله من و باباجون میریم که خودمون رو ...
28 فروردين 1394

انگار عقربه های ساعت خوابیدن...

سلام نفسم.امیدوارم خوب باشی عشق مامانی مامانی دلم تنگته.قول بده بیای من برخلاف باباجون اصلا صبور نیستم.این روزا دارم میمیرم.کاش زودتر مشخص بشه که اومدی یا ... اصلا این روزا نمیگذرن.حالم خیلی بده. اگه باباجونت بفهمه من اینقدر درگیرم خیلی ناراحت میشه.همیشه میگه هر چی که خدا بخوادهمون میشه و واقعا به حرفش ایمان داره ، اما من ... الان داشتم وبلاگ یه مامان رو میدیدم که بعد از 9 سال مامان شده.خیلی گریه کردم.مامانی من میترسممممم قول بده زودی بیای وگرنه من میمیرم فدات شم دعا کن زودی همه چیز مشخص شه.ان شاالله شب میلاد آقا امام حسین عروسی خاله جونه و ما این ماه خیلی درگیریم. مواظب خودت و خوبیات باش نفسم مامانا ل...
26 فروردين 1394

عزیزم قول بده بیای...

سلام عشق مامانی.خوبی عزیزدلم؟ مامانی دلم گرفته؛آخه بابایی بعد از یک ماه بعدازظهر کار شده و من تا ساعت 1 شب تنهام کاش شما بودی که حداقل این تنهایی هامو پر میکردی عزیزدل مامانی دیشب باباجون برام بی بی چک گرفت؛البته هنوز وقتش نبود اما من زیاد اصرار کردم صبح اولین بی بی چک رو چک کردم که منفی بود امیدم به اینه که هنوز زود بوده و انشاالله تا هفنه بعد مثبت میشه؛ اما راستش استرس دارم میترسم خدای ناکرده مارو قابل ندونی و به این زودیا نیای امروز یکم حالم خوش نیس حالت پری دارم طبق تاریخ موعد پری اول اردیبهشته اما من الان حالتاشو دارم،عزیزم خودت دعاکن که مامانی و بابایی منتظر نمونن کاش الان بابا سعید کنارم بود.از صبح ندیدمش دلم براش یه ...
23 فروردين 1394

روز مادر مبارک

سلام عشق مادر.خوبی نفسم؟ امروز گفتم "مادر"؛ اره مادر وازه بزرگیه که من هنوز لیاقتشو پیدا نکردم.دعا کن نفس مامان که ان شاالله سال  دیگه همه منتظرا مامان بشن مامانی امروز روز مادره و من تنهام بابایی رفته سرکار من الان خونه مامانی فاطمه ام.دیشب دوستای بابایی خونه ما دعوت بودن خیلی خسته شدم ببخشید اگه اذیت شدی روز سه شنبه 18 فروردین زمان مناسبی برای حجامت بود با مامانیا و آقاجون و بابایی رفتیم حجامت.من حالم بد شد دیگه دکتر حجامتم نکرد.کلی بهم خندیدن همش شما رو حس میکنم نفسم،امیدوارم من و بابایی رو قابل بدونی و زودی بیای پیشمون مواظب خودت و خوبیات باش نفسم   ...
21 فروردين 1394

دو سالگرد ازدواجمون...

سلام عشق مامانی.خوبی عزیزدلم؟ عزیزم امروز سالگرد نامزدی من و باباجونه. چقدر زود دوسال گذشت.قضیه ازدواج من و بابایی از اونجا شروع شد که عمه جون با اعظم(یکی از دوستای مسجد) دوست بوده یه روز میپرسه یه دختر خوب سراغ نداری برا داداشم.اونم شماره مارو بهشون میده که چندبار زنگ میزنن که مامانی زهرا میگه من مشهدم دیگه بی خیال میشن تا 9 فروردین92 که بابایی میره کوه وقتی برمیگرده عمه جون میگه مامان پاشو یه جا زنگ بزنیم شاید بخت سعید باز شه (دلش برا بابایی سوخته ).خونه ما زنگ میزنن ما خونه نبودیم از اونطرف ما قرار نبود دیگه تا فارغ التحصیلی من خاستگار قبول کنیم.وقتی از مهمونی اومدیم آقاجون دید یه شماره غریبه رو تلفن افتاده گفتن حتما مهمون بوده می...
16 فروردين 1394

عیدت مبارک نفسم

سلام عشق مامانی،خوبی عزیزکم؟ عید شما مبارک نفسم مامانی گلم ببخشید دیر اومدم.تعطیلات بود و من و باباجونت.ان شاالله سال دیگه شما کنار من و بابایی باشی مامانی اتفاقات زیادی افتاده دوس دارم برات تعریف کنم باباجون از 26 اسفند تعطیل شدن و من از 27؛دو روز آخر با باباجون کارای خونه رو انجام دادیم؛بعد ازظهر 29 اسفند خاله پری اومد و ما فهمیدیم که یه کوچولو تلاشمون بی فایده بوده ؛تحویل سال ساعت 2.15 بامداد بود من خوابم برد اما باباجون بیدار بود وساعت 2 من رو بیدار کرد اون لحظه برا همه دعا کردم مخصوصا عمه محبوبه و خاله زهرا و عمو مسعود،ان شاالله خوشبخت بشن ابنم عکس اولین سفره هفت سین مون        &n...
12 فروردين 1394

دعوت نامه...

سلام عشق مامانی.خوبی عزیزکم خبر خبر عزیزم بالاخره باباجون راضی شد که شما رو دعوت کنیم به این دنیا.نمیدونی چقدر خوشحالم مامانی گلم ما پنج شنبه 21 اسفند و شنبه 23 اسفند(9 ماهگرد عروسیمون) برای شما دعوت نامه فرستادیم البته زیاد امیدی بهش نیست آخه زمان تخمک گذاریم گذشته و باید هفته بعد خاله پری تشریف بیاره ولی خدارو چه دیدی اگه خداجون صلاح بدونه  ان شاالله شما از همین فرصت استفاده میکنی و مهمون دلم میشی الان که مشغول خونه تکونی هستیم البته زیاد کار ندارم آخه هنوز 9 ماهه اومدیم خونه خودمون و خونه تمیزه سبزه هم هنوز نکاشتم دعاکن هفت سین امسالم خوب بشه آخه سال اوله دوست دارم عالی باشه.ان شاالله اگه خوب شد عکسشو میذارم ...
24 اسفند 1393