عشق من و سعیدعشق من و سعید، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره
باباسعیدباباسعید، تا این لحظه: 37 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره
مامان عاطیمامان عاطی، تا این لحظه: 33 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره
فرشته آسمونی مافرشته آسمونی ما، تا این لحظه: 7 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره
هم خونه شدن ماهم خونه شدن ما، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره

زندگی من وسعید و ...

اولین گام...

1393/9/25 11:49
نویسنده : مامان آینده
140 بازدید
اشتراک گذاری

ماه پیش رفتم آزمایش های پیش از بارداری روز یکشنبه 23آذر رفتم پیش دکتر ترحمی، کلی منو دعوا کرد که چرا باردار نمیشی منم گفتم شوهرم راضی نمیشه گفت الان شرایط جسمیت عالیه باید هرچه زودتر باردار بشی

بابایی سرکار بود تنها رفتم.تو راه برگشت کلی با خودم فکر کردم.من دوست دارم هرچه زودتر شما بیای تو زندگی مون.اما بابایی هنوز آمادگی نداره

شب که بابایی از سرکار اومد بهش گفتم باید بچه دار شیم گفت باشه ایشالا یک ماه دیگه اقدام میکنیمخجالت

باور نمیکنی صبح که رفتم سرکار یه حس خاصی داشتم بابایی که زنگ زد گفتم حرف دیشبت جدی بود؟گفت:فعلا چند ماهی باشه فکرامون رو بکنیم بعددلشکسته

کلافه شدم.نمیدونم چیکار کنمبی حوصلهسوال

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان علیرضا
25 آذر 93 11:58
سلام میشه به پسر کوچولوی من رای بدین؟ کد 13 رو به 1000891010 پیامک کنید